رد شدن به محتوای اصلی

بازداشت ۳۲ شهروند و فعال کورد در کوردستان و آذربایجان غربی در تیرماه



اعضای «انجمن سبز چیا» از جمله افراد بازداشت شده در کردستان در تیرماه هستند

بعداز اینکه حکومت جمهوری اسلامی ایران در ماه گذشته در شهر سنندج کنگره مشاهیر فرهنگی کورد را برگزار کرد از طرفی اقدام به بازداشت تعداد قابل توجهی از شهروندان کورد فعال مدنی و زیست محیطی در دو استان آذربایجان غربی و کوردستان نموده است که تعدادی از شرکت کنندگان آن کنگره هم جزو بازداشت شدگان هستند!

به گزارش شبکه حقوق بشر کوردستان حداقل ۳۲ شهروند و فعال کورد در تیرماه گذشته توسط اداره اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در چند شهر استانهای آذربایجان غربی و کوردستان بازداشت شده‌اند.
بر اساس این گزارش، این افراد در شهرهای کامیاران، سنندج،‌ مریوان، سقز، تکاب، شاهین‌دژ، اشنویه، مهاباد و ماکو بازداشت و به بازداشتگاه‌های شهرهای سقز، سنندج و ارومیه منتقل شده‌اند.
شبکه حقوق بشر کوردستان به نقل از اعضای خانواده تعدادی از این بازداشت‌شدگان اعلام کرد که آنان هیچ تماس تلفنی و ملاقات حضوری با بازداشت‌شدگان نداشته‌اند.
یک شهروند کورد که اخیرا در ارومیه بازداشت شده بود، پس از آزادی گفت که پس از درگیری نیروهای یکی از احزاب کورد با نیروهای نظامی در چالدران، «تعداد زیادی از شهروندان این منطقه به صورت دسته‌جمعی توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت و هم‌اکنون در بازداشتگاه المهدی سپاه در ارومیه تحت بازجویی قرار دارند».
هفته پیش نیز فعالان حقوق بشر خبر داده بودند که شماری از فعالان محیط زیست در روزهای اخیر توسط اداره اطلاعات مریوان، در استان کوردستان، از جمله برخی از اعضای «انجمن سبز چیا» بازداشت شده‌اند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

قطعه شعری از شیرکو بیکس

در اين گزيده، شيركو پديده هاي طبيعي را طوري وصف مي كند كه  از تاريخ و بي عدالتي جوامع انساني به ارث برده است. ديروز در پي كشته شدن يك كولبر در ازاي نان در سرزمين مادراش اين شعر شيركو را به يادم مي آورد. برای کسانیکه حتی در سرزمین خودشان غریب هستند. از زمانی که کوچ هست،کوچ می کنم از زمانی که آتش هست، می سوزم از زمانی که آب هست،غرق می شوم از زمانی که تیغ هست، قربانی ام از زمانی  که  خاک  هست،  بی خاکم از زمانی  که  کوه  هست، سقوط می کنم از زمانی  که  دار  هست،  حلق آویزم من  قبل  از  موسی  آواره  بودم پیش از مسیح  مصلوب  شده بودم پیش  از دختران قریش زنده به گور شدم پیش  از  حسین  سرم  را  بریدند

زندانهای ایران هرگز برای زندانیان سیاسی امن نبوده است

به قلم  پانته‌آ بهرامی، انتشار در ایندیپندنت فارسی قتل علیرضا شیر محمدعلی در زندان فشافویه ( درجنوب تهران، خرداد امسال) در حالی انجام گرفت که توجه رسانه‌های ایران و جهان  بر روی موضوع تنش در خلیج فارس و تحریم های ایران قرار داشت و لذا این موضوع پوشش لازم رسانه ای را نگرفت. دقت در این قتل و نوع  خشونتی که در آن به کار برده شده، یعنی وارد کردن ۳۰ ضربه چاقو به قلب و بدن یاد آور قتل پروانه و داریوش فروهر، شاپور بختیار،  فریدون فرخزاد است. همه این افراد با سلاح سرد به عبارت دیگر با چاقو و ضربات بسیار متعدد، کشته شدند. صرف‌نظر از تفاوت این افراد، حلقه‌ای مشترک آنها را به هم وصل می‌کند و آن مخالفت با نهاد قدرت در ایران است، گفتمانی که آزادی های سیاسی را محدود می‌کند، در زندگی اجتماعی و نوع پوشش دخالت می‌کند و بالاخره به نوع اندیشه آنان نیز تعرض می‌کند. نکته دیگر تداوم این قتل ها در سه نسل مختلف است، در سال ۱۳۷۰ هنگامی که قتل شاپور بختیار در فرانسه رخ داد او ۷۶ ساله بود، فرخزاد به هنگام قتل در آلمان ۵۶ ساله و علیرضا شیر محمد علی تنها ۲۱ سال داشت. بنابراین صدای مخالفت با گفتمان ق

چرا اطلاعات پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج را بە قتل رساند؟

آواتودی برپایە گزارشهای رسیدە بە آواتودی دکتر فاروق اقلیمی پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج و مریوان روز٢١ ژوئیە برابربا ٣١ تیر ماه ٩٧ در سنندج توسط ماموران ویژە اطلاعات و با تزریق سرنگ هوا در بیمارستان بە قتل رسید . دکتر فاروق اقلیمی پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج از سە ماه پیش از بە قتل رسیدن فراری بود و سعی میکرد از طریق بستگانش در خارج از کشور از ایران خارج شود. دکتر اقلیمی در ٢١ ژوئیە  برای برداشتن مدارک شخصی بە منزل خود در منطقە شالمان سنندج رفت. ولی از آنجا کە خانەاش تحت نظر اطلاعات قرار داشتە دقایقی پس از ورود توسط ٧ مامور لباس شخصی اطلاعات کە یکی از آنھا ماسک پزشکی بر صورت داشت زیرا از ماموران محلی اطلاعات بود، خانەاش محاصرە شد. بصیرە ھمسر دکتر اقلیمی ابتدا از باز کردن درب منزل خودداری کرد. ولی ماموران درب خانە را شکستند و با زور وارد شدند. سپس یکی از ماموران اطلاعاتی دکتر اقلیمی را کە  قصد نداشت تسلیم شود، از طبقە چهارم بە پایین پرتاب کرد، با اینحال دکتر اقلیمی هنوز زندە بود و تحت الحفظ بە بیمارستان سنندج منتقل شد . دکتر اقلیمی خود نسخەاش را نوشت و در ملاقات کو