رد شدن به محتوای اصلی

Helfen Sie uns zu helfen. Werden auch Sie Unterstützer der Organisation für Menschenrechte „Hengaw“



hengaw.net

Hengaw: Mit der Aufforderung an die Familien der drei zum Tode verurteilten kurdischen politischen Gefangenen Luqman Moradi, Zanyar Moradi und Ramin Hossein Panahi, sie ein letztes Mal besuchen zu kommen, ist die Wahrscheinlichkeit der baldigen Vollstreckung der Todesstrafe noch größer geworden.

Laut der Nachricht, die die Organisation für Menschenrechte Hengaw erreicht hat, sind die drei zum Tode verurteilten kurdischen politischen Gefangenen Luqman Moradi, Zanyar Moradi und Ramin Hossein Panahi im Gefängnis Rajaee Shar in Karadsch, Iran, in Einzelhaft verlegt worden. Des Weiteren wurden ihre Familien zu einem Besuch aufgefordert. Das bedeutet, dass ihre Hinrichtung kurz bevorstehen könnte.

Da es ungewöhnlich ist, dass die Familienangehörigen Freitags zu Besuchen aufgefordert werden, gehen nun die Familien und Menschenrechtsaktivisten davon aus, dass die drei Gefangenen womöglich in den nächsten Stunden oder Tagen hingerichtet werden könnten.
Amjad Hossein Panahi, der Bruder von Ramin Hossein Panahi, hat auf Facebook der Öffentlichkeit mitgeteilt, dass er seit zwei Tagen keine Nachrichten mehr über seinen Bruder erhalten hat.

Am 22. Dezember 2010 verurteilte das Teheraner Revolutionsgericht die beiden aus Meriwan stammenden kurdischen Gefangenen und Mitglieder der Partei Komalah, Zanyar und Loghman Moradi, zu einer öffentlichen Hinrichtung. Die beiden Gefangenen befinden sich seitdem im Rajaee-Shar Gefängnis in der Stadt Karadsch.

Die Anklage gegen die beiden politischen Gefangenen lautet "Moharabeh"(Feindschaft mit Gott), zum Einen wegen ihrer Mitgliedschaft bei der kurdischen Partei Komalah und zum Anderen wegen dem Mord am Sohn von Meriwans Freitagsimam. Sowohl die Angeklagten als auch ihre Familien und sämtliche Dorfbewohner betonen die Unschuld von Zanyar und Luqman und dass der Mord von Kräften des Regimes ausgeführt worden sei.

Zuvor hatten sie in Briefen geschrieben, dass sie im Gefängnis gefoltert und zu falschen Geständnissen gezwungen worden seien.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

قطعه شعری از شیرکو بیکس

در اين گزيده، شيركو پديده هاي طبيعي را طوري وصف مي كند كه  از تاريخ و بي عدالتي جوامع انساني به ارث برده است. ديروز در پي كشته شدن يك كولبر در ازاي نان در سرزمين مادراش اين شعر شيركو را به يادم مي آورد. برای کسانیکه حتی در سرزمین خودشان غریب هستند. از زمانی که کوچ هست،کوچ می کنم از زمانی که آتش هست، می سوزم از زمانی که آب هست،غرق می شوم از زمانی که تیغ هست، قربانی ام از زمانی  که  خاک  هست،  بی خاکم از زمانی  که  کوه  هست، سقوط می کنم از زمانی  که  دار  هست،  حلق آویزم من  قبل  از  موسی  آواره  بودم پیش از مسیح  مصلوب  شده بودم پیش  از دختران قریش زنده به گور شدم پیش  از  حسین  سرم  را  بریدند

زندانهای ایران هرگز برای زندانیان سیاسی امن نبوده است

به قلم  پانته‌آ بهرامی، انتشار در ایندیپندنت فارسی قتل علیرضا شیر محمدعلی در زندان فشافویه ( درجنوب تهران، خرداد امسال) در حالی انجام گرفت که توجه رسانه‌های ایران و جهان  بر روی موضوع تنش در خلیج فارس و تحریم های ایران قرار داشت و لذا این موضوع پوشش لازم رسانه ای را نگرفت. دقت در این قتل و نوع  خشونتی که در آن به کار برده شده، یعنی وارد کردن ۳۰ ضربه چاقو به قلب و بدن یاد آور قتل پروانه و داریوش فروهر، شاپور بختیار،  فریدون فرخزاد است. همه این افراد با سلاح سرد به عبارت دیگر با چاقو و ضربات بسیار متعدد، کشته شدند. صرف‌نظر از تفاوت این افراد، حلقه‌ای مشترک آنها را به هم وصل می‌کند و آن مخالفت با نهاد قدرت در ایران است، گفتمانی که آزادی های سیاسی را محدود می‌کند، در زندگی اجتماعی و نوع پوشش دخالت می‌کند و بالاخره به نوع اندیشه آنان نیز تعرض می‌کند. نکته دیگر تداوم این قتل ها در سه نسل مختلف است، در سال ۱۳۷۰ هنگامی که قتل شاپور بختیار در فرانسه رخ داد او ۷۶ ساله بود، فرخزاد به هنگام قتل در آلمان ۵۶ ساله و علیرضا شیر محمد علی تنها ۲۱ سال داشت. بنابراین صدای مخالفت با گفتمان ق

چرا اطلاعات پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج را بە قتل رساند؟

آواتودی برپایە گزارشهای رسیدە بە آواتودی دکتر فاروق اقلیمی پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج و مریوان روز٢١ ژوئیە برابربا ٣١ تیر ماه ٩٧ در سنندج توسط ماموران ویژە اطلاعات و با تزریق سرنگ هوا در بیمارستان بە قتل رسید . دکتر فاروق اقلیمی پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج از سە ماه پیش از بە قتل رسیدن فراری بود و سعی میکرد از طریق بستگانش در خارج از کشور از ایران خارج شود. دکتر اقلیمی در ٢١ ژوئیە  برای برداشتن مدارک شخصی بە منزل خود در منطقە شالمان سنندج رفت. ولی از آنجا کە خانەاش تحت نظر اطلاعات قرار داشتە دقایقی پس از ورود توسط ٧ مامور لباس شخصی اطلاعات کە یکی از آنھا ماسک پزشکی بر صورت داشت زیرا از ماموران محلی اطلاعات بود، خانەاش محاصرە شد. بصیرە ھمسر دکتر اقلیمی ابتدا از باز کردن درب منزل خودداری کرد. ولی ماموران درب خانە را شکستند و با زور وارد شدند. سپس یکی از ماموران اطلاعاتی دکتر اقلیمی را کە  قصد نداشت تسلیم شود، از طبقە چهارم بە پایین پرتاب کرد، با اینحال دکتر اقلیمی هنوز زندە بود و تحت الحفظ بە بیمارستان سنندج منتقل شد . دکتر اقلیمی خود نسخەاش را نوشت و در ملاقات کو