کاوه شیخ محمدی
ایران از طریق اشاعه موادمخدر، تروریسم و بحران پناه جویی اروپا را تهدید کرده
است
دولت ایران با
اعلام خارج شدن دوماهه از بخشی از تعهدات خود در برجام که مربوط به عدم فروش و
واگذاری مازاد اورانیم غنی شده و آب سنگنین است مواضع خود را شفاف تر کرد در کنار
آن هشدارهایی به اروپائیان که طرف برجام هستند داده است. البته کشورهای اروپایی در
سطح بسیار بالایی نسبت به عملکرد و تعهدات ایران خوش بین بوده اند یا اینکه سطح
بالای امیدواری اروپائیان به تصیح عملکرد ایران، موجبات درک پائین از رفتار و
عملکرد ایران را فراهم می آورد که به وضوح هر دو قسمت گزاره را می توان در
دیپلماسی ایران و اروپا دید.
در طی دوران
حکومت جمهوری اسلامی ایران می بینیم که این حکومت در ابتدا با شیوه های خارج از
عرف و قوانین بین المللی خواسته های خود را پیش برده است به این صورت که در هر
قضیه ای خود منافع خود را در خطر دیده است از تهدید تروریستی علیه کشوری های
اروپایی علنا استفاده کرده است و این کشورها ضمن خویشتنداری در قبال با جمهوری
اسلامی ایران، خود را متقاعد کرده اند که جناحهای تندرور در ایران می توانند باعث
خرابکاری در اروپا بشوند و اگر اصلاح طلبان اسلامی در صدارت باشند این تهدیدها
منتفی هستند این در حالی است که تندروها اغلب در پشت پرده اروپا را تهدید می
کرده اند و در حال حاضر حسن روحانی میانه رو بصورت محترمانه و رسمی با عرف دیپلماتیک
اروپا را با نامه تهدید می کند. در این زمینه شاید خروج امریکا از برجام به
عنوان دلیل اصلی رفتار ایران مطرح شود ولی بهتر از یادآوری کنیم که روز بعد از امضای
برجام سپاه پاسداران موشکهای خود را با شعار های تهدید کننده به نمایش و آزمایش
گذاشت این مسئله همیشه می تواند یک دیپلمات خوش بین را از غفلت به سطح هوشیاری
برساند که در ایران مواضع اول و آخر را جناح حاکم تندرو تعیین میکند از جمله امضا
شدن برجام و اصلاح طلبان، کارت هایی هستند که با آن بازی می کنند.
ایران در معامله
و ازدیاد فشار بر همسیگان دور و نزدیک خود با سازماندهی و تجهیز کردن گروههای شبه
نظامیِ اغلب به عنوان تروریست شناخته شده بر همسایگان خود فشار وارد می آورد و در
اکثر کشورهایِ هدف باعث نا امنی و هرج و مرج شده است.
حال دسترسی
جمهوری اسلامی ایران به خاک اروپا برای برهم زدن نظم و از آب گل آلود ماهی گرفتن
ناممکن است که البته با راه اندازی هلال شیعی از ایران به عراق و سوریه، همچنین
تسلط ایران به آبهای آزاد اروپا از طریق بنادر سوریه می تواند این امر را ممکن
سازد و باز حکومت ایدئولوژیک ایران می تواند با یک کارت جدید و وزین بازی کند.
روحانی، با در تنگنا
قرار گرفتن ایران بعلت تحریمهای امریکا و کارا نبودن ساز و کار اروپا برای حمایت از
ایران، به طرفین اروپایی گسترش مواد مخدر، تروریسم و پناهجویان را یادآور شده است.
جمهوری اسلامی ایران
سالهاست در تقابل با اروپا حتی سرکار آمدن روحانی موارد فوق را متذکر شده است ولی آیا
این حکومت در جلوگیری از اشاعه موارد مذکور صداقت دارد یا مانند قضیه سوریه، فلسطین،
حمایت از طالبان افغانستان و حوثی های یمن از آن بعنوان کارت بازی و برگ برنده استفاده
می کند؟ در اینجا نگاهی
بیندازیم به ایران و قضیه مواد مخدر، تروریسم
و ازدیاد پناهجویان در اروپا.
مواد مخدر
کشور ایران بصورت
طبیعی یک شاهراه مهم در جهت ترانزیت مواد مخدر از افغانستان به اروپا محسوب می شود
روحانی در نامه
خود ایران را "بزرگترین سنگر مبارزه با
مواد مخدر" خوانده و گفته کشته شدن هزاران نفر از نیروهای امنیتی ایران در این
راه، مانع از رسیدن مواد مخدر به اروپا شده است. این درحالی است که تجارت
غیرقانونی مواد مخدر در ایران به سمت غرب نه تنها کاهش نداشته بلکه افرایش هم داشته
است و تاکید ایران برای حمایت از طلبان افغانستان تنها یکی از این موارد است چون
این مواد تحت قیومت طالبان کشت و برداشت می شود و به این صورت این برگ بازی برای
ایران حفظ می شود.
از طرفی روحانی
که قبلا مسئول شورای امنیت ملی ایران بوده گفته است هزاران نفر از نیروهای امنیتی
ایران در مقابله با ترانزیت مواد مخدر کشته شده اند. در اینجا باید بگویم دولت
ایران خود پیمانکار اصلی ترانزیت مواد مخدر هست و این تعداد از نیروهای امنیتی
ایران که جان خود را از دست داده اند توسط قاچاقچیانی کشته شده اند که جدای از
دایره حکومت ایران مواد مخدر را ترانزیت کرده اند و از زمره قاچاقچیان وابسته به
نیروهای سپاه پاسداران نبوده اند در نتیجه دولت و نهادهای امنیتی ایران برای
جلوگیری از قاچاقچیان رقیب نیروهای امنیتی خود را به کشتن داده اند نه برای حفظ
سلامتی جوامع اروپایی و برای مدرک همین کافی است که ایران بالاترین آمار مصرف مواد
مخدر در خاور میانه را دارد و پلیس ایران در جهت کنترل آن کار چندانی نمی کند چون
سود آن وارد جیب سپاه تروریستی پاسداران می شود.
حال آیا حکومت ایران که سلامت اجتماعی خود را برای بقای خود با درگیر کردن جوانان به مواد مخدر قربانی می کند نگران جلوگیری از رسیدن این مواد به اروپاست؟ ارزش تجاری مواد مخدری که از ایران به سمت کشورهای هدف ترانزیت می شود سالیانه بالغ بر 20 میلیارد دلار تخمین زده می شود از سابقه جمهوری اسلامی و سپاه تروریستی پاسداران در طول 40 سال گذشته به خوبی می توان دریافت که حکومت تبهکار ایران و سپاهیانش نمی گذارند سود این تجارت به دست رقیبانشان بیفتد و مبارزه با قاچاق مواد مخدر، اعدام قاچاقچیان و کشته شدن ماموران امنیتی ایران یک سکه بازی حکومت ایران است که دو رو دارد.
حال آیا حکومت ایران که سلامت اجتماعی خود را برای بقای خود با درگیر کردن جوانان به مواد مخدر قربانی می کند نگران جلوگیری از رسیدن این مواد به اروپاست؟ ارزش تجاری مواد مخدری که از ایران به سمت کشورهای هدف ترانزیت می شود سالیانه بالغ بر 20 میلیارد دلار تخمین زده می شود از سابقه جمهوری اسلامی و سپاه تروریستی پاسداران در طول 40 سال گذشته به خوبی می توان دریافت که حکومت تبهکار ایران و سپاهیانش نمی گذارند سود این تجارت به دست رقیبانشان بیفتد و مبارزه با قاچاق مواد مخدر، اعدام قاچاقچیان و کشته شدن ماموران امنیتی ایران یک سکه بازی حکومت ایران است که دو رو دارد.
جالب است بدانید که از سال 2015 به این سو در اروپا بیشترین ارتکاب به جرم
پناهجویان ایرانی و افغانستانی متولد یا بزرگ شده در ایران ، خرید و فروش و مصرف
مواد مخدر بوده است و همچنین سایر بزهکاریهای دیگر که حول محور مواد مخدر می چرخد
مانند دزدی، تجاوز، درگیریهای خیابانی و... دستگاههای
مربوطه اروپایی به خوبی به این مسئله واقفند و این یعنی ارسال مشکلات
اجتماعی ایران به خاک اروپا. مصائبی که در ایران خود حکومت بانی مسبب آنست
و هم اکنون ادعا دارد که با وجود مشکلات مالی نمی تواند از آن جلوگیری کند. دولت
ایران گفته است که از قاچاق مواد مخدر توسط نیروهای امنیتی خود جلوگیری می کند، لازم
است از کشور عراق بعنوان یک نمونه واضح نام ببریم هم اکنون از شمال تا جنوب عراق
مصرف مواد مخدر روزبروز بیشتر، جامعه این کشور را آلوده می کند و تمام این مواد از
قرص های روان گردان، حشیش، شیشه، تریاک، هیروئین و ... از سمت ایران وارد عراق می شود.
سوال اینست که اگر حکومت ایران از قاچاق مواد مخدر از کشوری به کشور دیگر جلوگیری
می کند چرا آمار فروش و مصرف آن در عراق بصورت بی سابقه گسترش یافته است در حالیکه
تنها کانال ورودی آن به عراق، ایران است.
حال به چند نمونه
از دست داشتن سپاه پاسداران در ترانزیت مواد مخدر که افشا شده اند در سایتهای مختلف
اینترنتی اشاره می کنیم.
((درآمد ملیاردی تجارت
مواد مخدر برای سپاه:
روزنامه تایمزدر تاریخ
17/11/2011 در گزارش خود نوشت با توجه به اینکه سپاه پاسداران انحصار قاچاق مواد مخدر
در ایران را در اختیار خود دارد و با شبکه های تبهکار توزیع آن در جهان در ارتباط است،
سالانه میلیاردها دلار درآمد را نصیب خود می کند. در ادامه می افزاید که سازمان اطلاعات
آمریکا توانست دو تن از اعضای عالیرتبه سپاه پاسداران را در دست داشتن مستقیم به قاچاق
مواد مخدر شناسایی کند. یکی از این افراد سردار عبدالله عراقی است؛ وی فرمانده سپاه
پاسداران در تهران بزرگ می باشد که با گروهک های تبهکار در اروپای شرقی در ارتباط است.
نفر دوم یکی از فرماندهان سابق سپاه در سالهای 1360 به نام محسن رفیقدوست است که دارای
پیوندهایی با سازمانهای جنایتکار می باشد.))
((اسناد ویکیلیکس
در رابطه با نقش سپاه در تجارت مرگ:
اسناد ویکیلیکس منتشر شده از دست داشتن ایران در
قاچاق مواد مخدر به جمهوری آذربایجان حکایت می کند. بی بی سی فارسی در گزارش خود در
تاریخ 13/06/2012 به نقل از ویکیلیکس می نویسد: "سند محرمانه ای که تاریخ آن به
12/06/2009 باز میگردد، از دست داشتن مسئولانی در سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران
در قاچاق مواد مخدر به جمهوری آذربایجان سخن گفته است.این سند که از سفارت آمریکا در
باکو صادر شده، خاطرنشان میکند میزان هروئینی که از ایران به آذربایجان قاچاق شده،
از 20 کیلوگرم در سال 2006 میلادی، به 59 هزار کیلوگرم در سال 2009 رسیده است.این سند
تاکید کرده است که ایران از جمهوری آذربایجان به عنوان گذرگاه اصلی برای قاچاق هروئین
به اروپا استفاده میکند.
بر این پایه همانگونه
که دیپلماتهای آمریکایی تاکید کردهاند، ایران بزرگترین خریدار افیون افغانی و بزرگترین
تولید کننده هروئین در جهان است.سندی دیگر با تاریخ 26/09/2009 ، تاکید کرده که 59
درصد از هروئین در جمهوری آذربایجان از ایران وارد این کشور میشود و همان مقدار
از آذربایجان به بازارهای اروپایی میرسد.سندی نیز با تاریخ 15/10/2009 از "خلف
خلف اف" وزیر وقت امور خارجه جمهوری آذربایجان نقل کرده که گفته است: «قاچاق هروئین
توسط دستگاههای امنیتی ایران صورت میگیرد".))
((تعقیب قضایی عضو
عالیرتبه سپاه در آمریکا:
خبرگزاری رویترز در
تاریخ 07/03/2012 اعلام کرد که وزارت خزانه داری آمریکا غلامرضا باغبانی از اعضای برجسته
سپاه قدس، را به دلیل تجارت و قاچاق مواد مخدر در لیست افراد مورد تحریم و تحت تعقیب
قضایی قرار داد و تمام اموال وی را بلوکه کرده است. باغبانی مواد مخدر را از افغانستان
به ایران وارد می کرد و با استفاده از راه های زمینی و هوایی به سراسر جهان منتقل می
کرد و در قبال آن به نیروهای طالبان اسلحه و مهمات می رساند.))
به اینصورت چون
در روز گذشته منظور و مقصود رئیس جمهور میانه رو و اصلاح طلب ایران کشورهای
اروپایی بود، اروپائیان ظاهرا باید این تهدید ایران را جدی بگیرند و از تعامل
خویشتندارانه با جمهوری اسلامی ایران خودداری کنند. تا مانند گذشته توسط اقدامات
تبهکارانه دولت ایران کیش و مات نشوند.
واقعا ایران با
استفاده از ترور چه مقاصدی را در اروپا دنبال می کند؟ چرا یک دولت که توسط
اروپا به رسمیت شناخته شده است و در تمام کشورهای اروپا سفارت خانه رسمی دارد چرا
در کنار روابط دیپلماتیک، رفتار و اعمال تروریستی در اروپا از خود نشان می دهد؟ حال
تا چه زمانی اروپا در برابر این اعمال نرمش نشان می دهد و سعی در آرام کردن دستگاه
ترور ایران دارد؟ اقدامات خرابکارانه و تروریستی ایران ابتدا دامن گیر سران
اپوزیسون ایران بود که همگی از آن آگاهی دارند و بارزترین آنها قتل دکتر
عبدالرحمان قاسملو، دکتر صادق شرفکندی، دکتر شاپور بختیار و... دولت ایران با اتکا
به ترور این افراد توانست صدا و نماد مخالفان خود را خاموش کند و بصورت قاطع می
توان گفت که بعد از این ترورهای حساس، اپوزیسیون ایران دچار سرگردانی در تعیین
اهداف لازم شدند تا جائیکه در فقدان این نخبگان مردم هم امید خود را برای برقراری
آزادی مدنی، دمکراسی و احقاق حقوق بشر در تبین قانون اساسی و جامعه را از دست
دادند و کاملا سرخورده و منفعل گردیدند.
بعد از انقلاب
ایران کشورهای اروپای غربی بعلت دارا بودن قوانین بر پایه منشور جهانی حقوق بشر و
سیستم دمکراتیک مکان امنی برای جان به در بردگان از قتل و عام رژیم ایران بود و
دولت ایران هم از وجود این کشورها برای تعقیب و قتل مخالفان خود استفاده کرد که
این برای دولتها و قوانین اروپا، نا امنی تقلی می شود حال باعث و بانی این نا امنی
تروریسم دولتی ایران است که از سفارتخانه های ایران تامین و هدایت می شوند. در
اینجا می بینیم که ایران از دیرباز عامل ترور واختلال در کشورهای اروپایی است که
مسبوق به سابقه است و پدیده جدیدی نسیت. بدینگونه سخنان روحانی علنا یادآور دوران
سیاه تروریسم ایران در اروپا هست که البته اروپا هم قطعا بعد از چندین سال سازوکار
مقابله با آنرا دارد.
تروریسم ایران در اروپا تنها کشتار رهبران اپوزیسون نبوده و اقدامات و ابعاد پیچیده
تری دارد از جمله می توان به چند مورد بصورت کوتاه اشاره کرد.
1-
فرستادن اعضای
رسمی و غیر رسمی سپاه قدس بصورت مهاجر، دانشجو، نیروی کار متخصص یا پناهنده از
ایران و از کشورهای دیگر به اروپا بعنوان نیروهای بالفعل که در زمان لازم فعال
شوند
2-
راه اندازی مراکز
فرهنگی اسلامی و عضو گیری کردن از میان اروپائیان و مهاجران
3-
تحت پوشش قراردان
توزیع مواد مخدر تحت پوشش سفارخانه های ایران در اروپا
4-
مقابله و تحت نظر
قراردادن ایرانیان معارض فعال مقیم اروپا توسط وابستگان مستقیم و غیر مستقیم سپاه
قدس
5-
جذب کردن مسلمانان
سایر کشورهای اسلامی مانند افراد یا خانوادهایی که در اصل لبنانی، سوری،
افغانستانی و... هستند برای تظاهرات یا مقابله روانی با افراد و اپوزیسون ایران
6-
جمع آوری اطلاعات
مراکز علمی و صنایع حساس از طریق نیروهای متخصص که نفوذ داده شده اند
علاوه بر موارد
ذکر شده بسیاری از ایرانیهایی که بعد از سال 2015 بعنوان پناهنده وارد خاک اروپا
شده اند علارغم اینکه در حقیقت جانشان و زندگی شان در ایران در خطر نبوده فقط
بخاطر مشکلات مالی و یا جذابیت اروپا از ایران خارج شده اند و درخواست پناهندگی
داده اند بخشی از این افراد تعهد قلبی و کشش نسبت به اقدامات و تحریکات سپاه
پاسداران در ایران و خارج از مرزهای ایران دارند که به آن در سطح جهانی افتخار هم می
کنند موارد از این دست در جمع پناهندگاه ایرانی به وفور دیده می شود که در
گفتگوهایشان خودنمایی هم می کنند .این افراد می توانند یک نیروی جذاب برای هسته
های پنهان اطلاعات ایران باشد اکثر این پناهندگان از لحاظ مالی راضی نیستند خصوصا اگر
از نظرمالی کم یا زیاد مقداری پول یا مشوق از عناصر اطلاعاتی ایرانی دریافت کنند خود
بخود می توانند یک نیروی متخاصم در جوامع اروپایی باشند و جمهوری اسلامی ایران این
توانایی را دارد که افرادی را از میان این دسته برای اعمال تروریستی یا خرابکارانه
پرورش دهد.
از طرفی دیگر
تروریسم دولتی ایران در سال 2018 در اروپا دوباره بصورت عملی از تاریکخانه های خود
سر برآورد و دست به عملیات شد که نمونه های آن در کشورهای هلند، دانمارک، فرانسه و
نروژ قابل مشاهده است که بازتاب هم داده شد. جای امیدواری است که اتحادیه اروپا یک
نهاد از وزارت اطلاعات رژیم ایران و دو تن از مقامات بلندپایه آن را در ۸ژانویه
۲۰۱۹به لیست تحریمها افزود. این اولین تحریمهای اعمال شده از سوی اتحادیه اروپا علیه
رژیم ایران بعد از توافق اتمی سال ۲۰۱۵است که نشاندهنده خطر این موضوع برای اتحادیه
اروپا و تغییر در دیپلوماسی اروپا در رویارویی با رژیم ایران است.
در پی تهدید حسن
روحانی به مقوله تروریسم در اروپا منظور وی تا حدی جلوگیری از رسیدن داعش به اروپا
توسط ایران بود که در اینجا باید پاسخ دهیم که در زمانیکه کشورهای غربی و هم
پیمانانشان در مقابل داعش می جنگیدند جمهوری اسلامی ایران مشغول دفاع از منافع
بشار اسد و جنگ با گروههای اسلامی گرای غیر از داعش در سوریه بود. در این
زمینه حکومت ایران دست به تشکیل گردانهای شبه نظامی جدید تحت عنوان فاطمیون و
زینبیون در سوریه و حشدالشعبی در عراق زد که تعدادی از این شبه نظامیان که آموزش
داده شده و در جنگ سوریه شرکت داشتند هم اکنون در خاک اروپا به عنوان پناهنده حضور
دارند و بسیاری از این دسته از افراد که عمدتا هزاره های افغان می باشند هنوز هم
بصورت جدی مدافع و مبلغ سپاه قدس ایران هستند که فقط برای بدست آوردن پول و رفاه
محدود، منطقه را ترک کردند و در اروپا هستند. این هم یکی از نشانه ها و ادعاهای
رژیم جهوری اسلامی در مورد جلوگیری از صدور تروریسم به اروپا است که اروپا باید در
مورد آن به اصلاح قوانین پناهجو پذیری خود بپردازد تا از زرق و برق اروپا و مقدار
پول و آزادی های فردی خارج از جوامع سنتی خودشان که این پناهندها برای آن مهاجرت
کرده اند کاسته شود چون این اشخاص کماکان برای اهداف و قالبهای مختلف تروریسم دولتی ایران مستعد
و جذاب خواهند بود.
بر خلاف گزافه
گویی های حسن روحانی، دولت جمهوری اسلامی ایران سالهاست بستر اقدامات تروریستی را
در اروپا مهیا کرده است اما در این رابطه کشورهای اروپایی هم در سطح بالایی آنها
را رصد می کنند در اینجا فقط می توانیم بگوئیم حسن روحانی که می خواست سایر
گروههای جهادی را برای اروپا خطرناک توصیف کند پرده از ماهیت و صفت تروریستی ایران
بصورت دیپلماتیک برداشت.
بحران پناهندگان در اروپا
از جمله تهدیداتی که حسن روحانی متوجه اروپا ساخته است روانه شدن پناهجویان به سمت اروپا است که حکومت ایران مدعی شده است از آن جلوگیری کرده است. این در حالی است که رژیم اسلامی ایران عامل اصلی آواره شدن مردم سوریه و عراق و کوچیدن آنها به سمت کشورهای ترکیه، اردن، لبنان و اروپا و سایر کشورهای دیگر است.
به این صورت که حکومت ایران و سپاه قدس با دخالت غیر سازنده در سوریه مانع از برکناری بشار اسد رئیس جمهور مادامالعمر سوریه توسط خیزش های آزدیخواهانه و مترقی مردم سوریه شدند و در پی دخالت ایران و گروه تروریستی حزب الله، ارتش آزاد سوریه که در ابتدا موفقیتهایی را بدست آورده بود کم کم توسط ایران به عقب رانده شد و این زمینه نفوذ و حضور گروههای جهاد گرای تروریست، جهت رقابت با نفوذ ایران را فراهم کرد، جنگ این دو قطب تروریست شیعه و تروریست سنی موجبات جنگ و ویرانی و آواره شدن میلیونها تن از مردم سوریه را رقم زد که بخشی از آنها خود را برای دورد شدن از جنگ داخلی به اروپا رساندند این در حالی است عامل اساسی این موج از پناهندگان تنها و تنها جمهوری اسلامی ایران است که در پی حفظ منافع خود در سوریه موجبات این فاجعه انسانی را فراهم کرد و همچنان شاهد هستیم بعدها از دل بحران سوریه گروه تروریستی داعش سر برآراورد و همه ان موارد ناشی از دخالت غیر سازنده جمهوری اسلامی ایران است.
قاعدتا باید دولتهای اروپایی متوجه این مسئله باشند که قدرت گرفتن بخش نظامی ایران و تجهیز کردن شبه نظامیان سرگردان در سایر کشورهای خاورمیانه توسط ایران همواره تهدید برای اروپا است و می تواند باعث تشدید مجدد بحران پناهجویی در اروپا شود که ایران از آن به عنوان یک حربه استفاده می کند چه بسا ایران برغم ادعای خود که از پخش شدن پناهدگان از ایران به سایر کشورها جلوگیری می کند باید یادآور شویم که حدود 500 هزار پناهجوی افغان از سالهای 2014 به بعد از مرز ایران و از استان آذربایجان غربی بسوی ترکیه،یونان و اروپا براه افتادند که نظام ایران به همان صورت که می تواند مرزهای شمال غربی خود را کنترل کند خروج پناهجویان افغان را هم می توانست کنترل کند که نکرده است و حال جمهوری اسلامی ایران لاف این را می زند که بحران پناهجویی را کنترل کرده است که هم از طریق حمایت از بشار اسد در سوریه و همچنین حمایت از طالبان در افغانستان آنرا دامن زده و در سالهای اخیر تشدید کرده است.
از جمله تهدیداتی که حسن روحانی متوجه اروپا ساخته است روانه شدن پناهجویان به سمت اروپا است که حکومت ایران مدعی شده است از آن جلوگیری کرده است. این در حالی است که رژیم اسلامی ایران عامل اصلی آواره شدن مردم سوریه و عراق و کوچیدن آنها به سمت کشورهای ترکیه، اردن، لبنان و اروپا و سایر کشورهای دیگر است.
به این صورت که حکومت ایران و سپاه قدس با دخالت غیر سازنده در سوریه مانع از برکناری بشار اسد رئیس جمهور مادامالعمر سوریه توسط خیزش های آزدیخواهانه و مترقی مردم سوریه شدند و در پی دخالت ایران و گروه تروریستی حزب الله، ارتش آزاد سوریه که در ابتدا موفقیتهایی را بدست آورده بود کم کم توسط ایران به عقب رانده شد و این زمینه نفوذ و حضور گروههای جهاد گرای تروریست، جهت رقابت با نفوذ ایران را فراهم کرد، جنگ این دو قطب تروریست شیعه و تروریست سنی موجبات جنگ و ویرانی و آواره شدن میلیونها تن از مردم سوریه را رقم زد که بخشی از آنها خود را برای دورد شدن از جنگ داخلی به اروپا رساندند این در حالی است عامل اساسی این موج از پناهندگان تنها و تنها جمهوری اسلامی ایران است که در پی حفظ منافع خود در سوریه موجبات این فاجعه انسانی را فراهم کرد و همچنان شاهد هستیم بعدها از دل بحران سوریه گروه تروریستی داعش سر برآراورد و همه ان موارد ناشی از دخالت غیر سازنده جمهوری اسلامی ایران است.
قاعدتا باید دولتهای اروپایی متوجه این مسئله باشند که قدرت گرفتن بخش نظامی ایران و تجهیز کردن شبه نظامیان سرگردان در سایر کشورهای خاورمیانه توسط ایران همواره تهدید برای اروپا است و می تواند باعث تشدید مجدد بحران پناهجویی در اروپا شود که ایران از آن به عنوان یک حربه استفاده می کند چه بسا ایران برغم ادعای خود که از پخش شدن پناهدگان از ایران به سایر کشورها جلوگیری می کند باید یادآور شویم که حدود 500 هزار پناهجوی افغان از سالهای 2014 به بعد از مرز ایران و از استان آذربایجان غربی بسوی ترکیه،یونان و اروپا براه افتادند که نظام ایران به همان صورت که می تواند مرزهای شمال غربی خود را کنترل کند خروج پناهجویان افغان را هم می توانست کنترل کند که نکرده است و حال جمهوری اسلامی ایران لاف این را می زند که بحران پناهجویی را کنترل کرده است که هم از طریق حمایت از بشار اسد در سوریه و همچنین حمایت از طالبان در افغانستان آنرا دامن زده و در سالهای اخیر تشدید کرده است.
از سویی دیگر
نظام ایران و سپاه قدس با سو استفاده از پناه جویان افغان در ایران و وعده اعطای
اقامت به آنها از این آوارگان سو استفاده کرده و در جنگ سوریه بعنوان مزدور
استخدام نموده است که این برخلاف اصول کنوانسیون پناهندگان سازمان ملل است که دولت
ایران آنرا امضا و قبول کرده است.
هم اکنون جمهوری
اسلامی زمزمه اخراج پناهجویان را از کشور خود شروع کرده است که مدعی شده به دلیل
مشکلات مالی نمی تواند مزایای آنها را تقبل کند این در صورتی است که ایران هیچ
حقوق مالی ماهیانه به آنها پرداخت نمی کند مگر به شبه نظامیانی که بصورت مزدور
استتخدام کرده است. کشورهای اروپایی در زمینه عدم کنترل مرزهای ایران توسط رژیم
این کشور نه تنها نباید ساکت بمانند بلکه باید فشارهای لازم از طریق اداره
پناهجویان سازمان ملل UNHCR به
ایران وارد کنند که سهم خود را از آن بپردازد کما اینکه جمهوری اسلامی ایران عامل
اصلی عدم صلح در افغانستان و پشتیبانی نظامی و مالی و آموزشی طالبان است و این بحران
انسانی و آوارگی را در افغانستان پایدار کرده است. در اینجا بسیار جای تعجب است که
نظام ایران با این درجه از تبهکاری در ایران و خاورمیانه چه اعتباری از لحاظ
دیپلماتیک برای جهان آزاد دارد و چرا اقدامات پیشگیرانه جدی در مقابل آن به عمل
نمی آید؟
نظرات
ارسال یک نظر