رد شدن به محتوای اصلی

فاز جدید ترور مخالفان حکومت اسلامی ایران در خارج از کشور و ضرورت مقابلە با آن



قادر وریا
٣/١٠/٢٠١٨

طی چند سال اخیر، علاوە بر ترور و بمبگذاری و موشکباران علیە فعالان و قرارگاههای احزاب کردستان ایران واقع در اقلیم کردستان کە متاسفانە شهادت و زخمی شدن دهها تن از مبارزان وابستە بە حزب دمکرات کردستان و احزاب و سازمانهای دیگر را در پی داشتە است، چندین عملیات و فعالیت تروریستی در کشورهای اروپایی توسط عوامل رژیم جمهوری اسلامی و نهادها و اشخاص ظاهرا در هیآت دیپلماتیک، صورت گرفتە است.  متاسفانە برخی از این فعالیتها موفقیت آمیز بودەاند و جان تنی چند از مخالفان در تبعید این رژیم را گرفتەاند. خوشبختانە شماری از آنها هم توسط پلیس و دستگاههای امنیتی برخی کشورها از جملە هلند فرانسە، بلژیک و آلمان، رصد و برملا شدە و دستگیری شماری از مجریان و دست اندرکاران این رشتە فعالیتهای تروریستی را-  کە وابستگی آنها بە سفارت و نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران انکار ناپذیر است- در پی داشتە است.  در کشور هلند در عرض ٢-٣ سال گذشتە دو تن توسط تروریستهای وابستە بە این رژیم از پای در آمدەاند: ١- علی معتمد، در دسامبر ٢٠١٥ و ٢- احمد مولا ابوناهض «مشهور به احمد نیسی»  ٨ نوامبر ٢٠١٧. اخیرا نیز ویدیوی یکی از فعالین سیاسی  بلوچ ، بشدت زخمی و مصدوم بە نام   محمد رضا نارویی  در شبکەهای اجتماعی پخش شدە است کە مدعی است، طبق نقشە طرحریزی شدە  بە محلی مورد نظرمهاجمان، کشاندە شدە و با اسلحە و چاقو مورد هجوم اوباشان وابستە بە جمهوری اسلامی قرار گرفتە است کە نهایتا توانستە است از مرگ رهایی یابد.
 اما اخباری کە در مورد نقشە بمبگذاری تروریستهای وابستە بە این رژیم در مراسم سالانە تابستان گذشتە سازمان مجاهدین خلق ایران، منتشر و بە رسانەها درز کردە است، نشان از وسعت طرح و همدستی و شرکت سفارتخانەها و کنسولگریهای جمهوری اسلامی در چند کشور اروپایی دارد. تردیدی نیست کە چنین نقشەهایی، تنها با برنامەریزی وهماهنگی در بالاترین سطوح دولتی و حکومتی امکان پذیر است.  اخراج یا دستگیری برخی وابستەهای بە ظاهر دیپلماتیک رژیم ایران توسط پلیس چند کشور اروپایی و استرداد آنها بە کشور مربوطە، همچنین صدوردستور تعطیلی شماری از مراکز وابستە بە جمهوری اسلامی در این کشورها بە دلیل مشارکت در فعالیتهای تروریستی، همە اینها در کنار تهدیدات پی در پی فرماندهان سپاە پاسداران و مقامات امنیتی و دستگاههای جاسوسی و سرکوبگر رژیم علیە مخالفانشان درهر محل و نقطەای کە باشند، همگی حاکی از فعال شدن دوبارە تروریسم دولتی جمهوری اسلامی علیە مخالفان این رژیم در خارج از کشور می باشند.
چنین بە نظر میرسد، تروریسم دولتی رژیم ایران کە با صدور حکم تاریخی دادگاە برلین در سال ١٣٧٦ و پیامدهای سیاسی و دیپلماتیک آن، فعالیتهای خود در کشورهای اروپایی را موقتا متوقف کردە بود، چند سالی است دوبارە فعال گشتە است. این واقعیت باید هم برای بعضی از کشورهای اروپایی کە در دهە ٩٠ میلادی جولانگە تروریستهای وا بستە بە جمهوری اسلامی بودند، هم برای فعالان سیاسی ایرانی مقیم این کشورها، زنگ خطری جدی باشد. آنچە پیداست فاز جدید فعال شدن تروریسم دولتی جمهوری اسلامی و ترورهای اخیر امسال و سالهای اخیر، چە در کردستان عراق و چە در کشورهای اروپایی، چندان مورد توجە رسانەهای فارسی زبان خارج از کشور قرار نگرفتە است. بە همان ترتیب، احزاب و سازمانهای سیاسی ایرانی و کنشگران و فعالین سیاسی و حقوق بشری خارج از کشور نیز، آنگونە کە لازم است، بە آن نپرداختەاند و  پیشنهاد یا برنامەای جهت همکاری و اقدام مشترک بە منظور افشای زوایا، اهداف وکارکرد فاز جدید تروریسم دولتی رژیم ایران و چگونگی رویارویی با آن مطرح نساختەاند. وقت آن فرا رسیدە است بە مدد تجارب برپایی کمیتەهای ضد ترور در دهە ٩٠ میلادی و همکاری احزاب و سازمانهای اپوزیسیون و فعالان سیاسی و حقوق بشری دراین زمینە در آن دورە، یکبار دیگر دست بە دست هم دادە و اروپا و هر کشور و سرزمینی کە جمهوری اسلامی  قصد ترور مخالفانش در آنجا را دارد، بە میدانی  جهت افشای تروریسم دولتی رژیم ایران و فراخواندن نهادهای ذیربط  و افکار عمومی مردم آن کشورها بە مقابلە با آن تبدیل سازیم.

http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=89197

‏http://fa.kurdistanukurd.com/?p=15949kkk

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

قطعه شعری از شیرکو بیکس

در اين گزيده، شيركو پديده هاي طبيعي را طوري وصف مي كند كه  از تاريخ و بي عدالتي جوامع انساني به ارث برده است. ديروز در پي كشته شدن يك كولبر در ازاي نان در سرزمين مادراش اين شعر شيركو را به يادم مي آورد. برای کسانیکه حتی در سرزمین خودشان غریب هستند. از زمانی که کوچ هست،کوچ می کنم از زمانی که آتش هست، می سوزم از زمانی که آب هست،غرق می شوم از زمانی که تیغ هست، قربانی ام از زمانی  که  خاک  هست،  بی خاکم از زمانی  که  کوه  هست، سقوط می کنم از زمانی  که  دار  هست،  حلق آویزم من  قبل  از  موسی  آواره  بودم پیش از مسیح  مصلوب  شده بودم پیش  از دختران قریش زنده به گور شدم پیش  از  حسین  سرم  را  بریدند

زندانهای ایران هرگز برای زندانیان سیاسی امن نبوده است

به قلم  پانته‌آ بهرامی، انتشار در ایندیپندنت فارسی قتل علیرضا شیر محمدعلی در زندان فشافویه ( درجنوب تهران، خرداد امسال) در حالی انجام گرفت که توجه رسانه‌های ایران و جهان  بر روی موضوع تنش در خلیج فارس و تحریم های ایران قرار داشت و لذا این موضوع پوشش لازم رسانه ای را نگرفت. دقت در این قتل و نوع  خشونتی که در آن به کار برده شده، یعنی وارد کردن ۳۰ ضربه چاقو به قلب و بدن یاد آور قتل پروانه و داریوش فروهر، شاپور بختیار،  فریدون فرخزاد است. همه این افراد با سلاح سرد به عبارت دیگر با چاقو و ضربات بسیار متعدد، کشته شدند. صرف‌نظر از تفاوت این افراد، حلقه‌ای مشترک آنها را به هم وصل می‌کند و آن مخالفت با نهاد قدرت در ایران است، گفتمانی که آزادی های سیاسی را محدود می‌کند، در زندگی اجتماعی و نوع پوشش دخالت می‌کند و بالاخره به نوع اندیشه آنان نیز تعرض می‌کند. نکته دیگر تداوم این قتل ها در سه نسل مختلف است، در سال ۱۳۷۰ هنگامی که قتل شاپور بختیار در فرانسه رخ داد او ۷۶ ساله بود، فرخزاد به هنگام قتل در آلمان ۵۶ ساله و علیرضا شیر محمد علی تنها ۲۱ سال داشت. بنابراین صدای مخالفت با گفتمان ق

چرا اطلاعات پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج را بە قتل رساند؟

آواتودی برپایە گزارشهای رسیدە بە آواتودی دکتر فاروق اقلیمی پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج و مریوان روز٢١ ژوئیە برابربا ٣١ تیر ماه ٩٧ در سنندج توسط ماموران ویژە اطلاعات و با تزریق سرنگ هوا در بیمارستان بە قتل رسید . دکتر فاروق اقلیمی پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج از سە ماه پیش از بە قتل رسیدن فراری بود و سعی میکرد از طریق بستگانش در خارج از کشور از ایران خارج شود. دکتر اقلیمی در ٢١ ژوئیە  برای برداشتن مدارک شخصی بە منزل خود در منطقە شالمان سنندج رفت. ولی از آنجا کە خانەاش تحت نظر اطلاعات قرار داشتە دقایقی پس از ورود توسط ٧ مامور لباس شخصی اطلاعات کە یکی از آنھا ماسک پزشکی بر صورت داشت زیرا از ماموران محلی اطلاعات بود، خانەاش محاصرە شد. بصیرە ھمسر دکتر اقلیمی ابتدا از باز کردن درب منزل خودداری کرد. ولی ماموران درب خانە را شکستند و با زور وارد شدند. سپس یکی از ماموران اطلاعاتی دکتر اقلیمی را کە  قصد نداشت تسلیم شود، از طبقە چهارم بە پایین پرتاب کرد، با اینحال دکتر اقلیمی هنوز زندە بود و تحت الحفظ بە بیمارستان سنندج منتقل شد . دکتر اقلیمی خود نسخەاش را نوشت و در ملاقات کو