رد شدن به محتوای اصلی

بار دیگر تائید حکم اعدام یک زندانی سیاسی کورد


حکم اعدام هدایت عبداللەپور، زندانی سیاسی اهل شنو (اشنویە) از سوی شعبە ٤٧ دیوان عالی کشور تایید و این حکم رسما بە وکیل و خانوادەی وی ابلاغ شدە است.
هدایت عبداللەپور در بهمن ماه ١٣٩٥ از سوی شعبە دوم دادگاه انقلاب ارومیە بە اتهام همکاری با حزب دمکرات کوردستان ایران  در جریان درگیری روستای ”قرەسەقل“ شنو میان پیشمرگەهای حزب دمکرات و نیروهای سپاه پاسداران بە اعدام محکوم شدە بود. بە اعدام محکوم شدە بود.
 این حکم روز پنج شنبە ( ٢٨ دی ماه ١٣٩٦ / ١٨ ژانویە ٢٠١٨) از سوی شعبە دوم دادگاه انقلاب ارومیە بە اتهام ”بغی“ بە اعدام محکوم شدە بود.
شش نفر دیگر هم در ارتباط با این پروندە بە احکام سنگین و حبس دراز مدت محکوم شدە بودند کە این احکام نیز عینا تایید شدە است.
برطبق حکم صادرە هریک از حاصل عزیزی بە ٢٥ سال، محمد ظاهر فرامرزی بە ٢٠ سال، یعقوب بااکرم بە ١٥ سال، جلال مسروری بە ١٥ سال حبس، کمال مسروری بە ١١ سال حبس و صدیق بااکرم بە ١٠ سال حبس محکوم شدەاند.
این هفت تن در تاریخ ٢٦   خردادماه ١٣٩٥ همراه با دەها تن دیگر از شهروندان شنو بە اتهام همکاری با حزب دمکرات کوردستان ایران بە اعدام محکوم شدە بودند.
هدایت عبداللە پور متاهل و پدر دو فرزند بە نام های سیروان و کوردستان می باشد.
فرهاد عبداللەپور، برادر هدایت نیز روز شنبە (٩ تیر ٩٧ / ٣٠ ژوئن ٢٠١٨) از طرف نیروهای لباس شخصی ادارە اطلاعات شنو بازداشت و پس از نزدیک بە سە ماه  روز یک شنبە (٢٥ شهریور ٩٧ / ١٦ سپتامبر ٢٠١٨) با وثیقە ٢٠٠ میلیون تومانی موقتا از زندان آزاد شد.
دایە ”مرجان بهروزی“ مادر ”هدایت عبداللە پور“ زندانی سیاسی محکوم بە اعدام و ”فرهاد“ روز دوشنبە (١١ تیر ٩٧ / ٢ ژوئیە ٢٠١٨)  در اعتراض بە نامعلوم بودن سرنوشت فرزندانش در مقابل ساختمان فرمانداری شنو با ریختن بنزین روی خودش قصد خودکشی داشت کە با اقدام بە موقع مردم حاضر در صحنە از مرگ نجات یافت.
با استناد بە آمار بە ثبت رسیدە در مرکز آمار سازمان حقوق بشری هەنگاو، طی نزدیک بە ٣ سال گذشتە بیش از ٩٠ شهروند کورد در شهر شنو بە اتهام همکاری با احزاب کورد اپوزسیون ایران بازداشت شدەاند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

قطعه شعری از شیرکو بیکس

در اين گزيده، شيركو پديده هاي طبيعي را طوري وصف مي كند كه  از تاريخ و بي عدالتي جوامع انساني به ارث برده است. ديروز در پي كشته شدن يك كولبر در ازاي نان در سرزمين مادراش اين شعر شيركو را به يادم مي آورد. برای کسانیکه حتی در سرزمین خودشان غریب هستند. از زمانی که کوچ هست،کوچ می کنم از زمانی که آتش هست، می سوزم از زمانی که آب هست،غرق می شوم از زمانی که تیغ هست، قربانی ام از زمانی  که  خاک  هست،  بی خاکم از زمانی  که  کوه  هست، سقوط می کنم از زمانی  که  دار  هست،  حلق آویزم من  قبل  از  موسی  آواره  بودم پیش از مسیح  مصلوب  شده بودم پیش  از دختران قریش زنده به گور شدم پیش  از  حسین  سرم  را  بریدند

زندانهای ایران هرگز برای زندانیان سیاسی امن نبوده است

به قلم  پانته‌آ بهرامی، انتشار در ایندیپندنت فارسی قتل علیرضا شیر محمدعلی در زندان فشافویه ( درجنوب تهران، خرداد امسال) در حالی انجام گرفت که توجه رسانه‌های ایران و جهان  بر روی موضوع تنش در خلیج فارس و تحریم های ایران قرار داشت و لذا این موضوع پوشش لازم رسانه ای را نگرفت. دقت در این قتل و نوع  خشونتی که در آن به کار برده شده، یعنی وارد کردن ۳۰ ضربه چاقو به قلب و بدن یاد آور قتل پروانه و داریوش فروهر، شاپور بختیار،  فریدون فرخزاد است. همه این افراد با سلاح سرد به عبارت دیگر با چاقو و ضربات بسیار متعدد، کشته شدند. صرف‌نظر از تفاوت این افراد، حلقه‌ای مشترک آنها را به هم وصل می‌کند و آن مخالفت با نهاد قدرت در ایران است، گفتمانی که آزادی های سیاسی را محدود می‌کند، در زندگی اجتماعی و نوع پوشش دخالت می‌کند و بالاخره به نوع اندیشه آنان نیز تعرض می‌کند. نکته دیگر تداوم این قتل ها در سه نسل مختلف است، در سال ۱۳۷۰ هنگامی که قتل شاپور بختیار در فرانسه رخ داد او ۷۶ ساله بود، فرخزاد به هنگام قتل در آلمان ۵۶ ساله و علیرضا شیر محمد علی تنها ۲۱ سال داشت. بنابراین صدای مخالفت با گفتمان ق

چرا اطلاعات پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج را بە قتل رساند؟

آواتودی برپایە گزارشهای رسیدە بە آواتودی دکتر فاروق اقلیمی پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج و مریوان روز٢١ ژوئیە برابربا ٣١ تیر ماه ٩٧ در سنندج توسط ماموران ویژە اطلاعات و با تزریق سرنگ هوا در بیمارستان بە قتل رسید . دکتر فاروق اقلیمی پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج از سە ماه پیش از بە قتل رسیدن فراری بود و سعی میکرد از طریق بستگانش در خارج از کشور از ایران خارج شود. دکتر اقلیمی در ٢١ ژوئیە  برای برداشتن مدارک شخصی بە منزل خود در منطقە شالمان سنندج رفت. ولی از آنجا کە خانەاش تحت نظر اطلاعات قرار داشتە دقایقی پس از ورود توسط ٧ مامور لباس شخصی اطلاعات کە یکی از آنھا ماسک پزشکی بر صورت داشت زیرا از ماموران محلی اطلاعات بود، خانەاش محاصرە شد. بصیرە ھمسر دکتر اقلیمی ابتدا از باز کردن درب منزل خودداری کرد. ولی ماموران درب خانە را شکستند و با زور وارد شدند. سپس یکی از ماموران اطلاعاتی دکتر اقلیمی را کە  قصد نداشت تسلیم شود، از طبقە چهارم بە پایین پرتاب کرد، با اینحال دکتر اقلیمی هنوز زندە بود و تحت الحفظ بە بیمارستان سنندج منتقل شد . دکتر اقلیمی خود نسخەاش را نوشت و در ملاقات کو